تعیین نقش اجتماعی بانوان
خانم رمضانی از فعالین حلقهی میانی در توضیح فعالیتهای خود در شاخهی «عملیات» اینگونه بیان میکنند:
در سخنرانیهایی که به عنوان مبلغ برای بانوان داشتم، سعی میکردم از صحبتهای حضرت آقا استفاده کنم و بانوان را به فعالیتهای اجتماعی ترغیب کنم. پس از جلسات خانمهایی که اعلام آمادگی میکردند را به جلسات خصوصی دعوت میکردیم. در جلسات خصوصی مینشستیم گفتوگو میکردیم و از دل صحبتهای خودشان متوجه میشدیم که سلایق و علایقشان چیست و آنها را به سمتی سوق میدادیم.
اولین خواهری که آمدند و گفتند من میخواهم کاری انجام دهم، سرکار خانم کاشانی بودند. ایشان خاطرم هست با هیجان شدیدی آمدند و گفتند من باید کاری کنم. وقتی صحبت کردیم و من معذوریتهایشان را دیدم و دیدم خیلی وسعت حضور در اجتماع را ندارند، به این نتیجه رسیدیم که ایشان نماز امام زمان را احیا کنند. قبل از کرونا خیلی از خواهران در محلات مختلف نماز امام زمان داشتند، اما در زمان کرونا این کلا تعطیل شده بود و بعد از کرونا هم در محلهها دیگر نداشتیم. ایشان گفتند من تا آخر عمر جلسه سهشنبههای استغاثه و نماز امام زمان را خواهم داشت و در کنارش هم الحمدلله کم کم بحث جهادی؛ اینکه در محلهشان پیگیر باشند که چه کسی دختر دم بخت دارد، چه کسی مشکل مالی دارد، اینطور مسائل را هم پیگیری و رسیدگی میکردند. الان که سال ۱۴۰۳ هستیم، حتی یک سهشنبه هم نشده که ایشان جلسه را تعطیل کنند. یا در منزل خودشان، یا در منزل همسایههایشان این نماز را داشتند و فعالیتشان را ادامه دادند.
یکی دیگر از خواهرانی که بعد از این جلسات خدمت ما آمدند، خانم شاهسوند بودند. خانم شاهسوند ۶ ماهی بود که میگفتند پلههای فرمانداری را بالا و پایین میکنیم و میخواهیم در بحث جمعیت کار کنیم، کارگروههای مختلف میرویم، جلسات مختلف میرویم، ولی خروجی مورد نظر ما را ندارد. اگر میتوانید از طریق جبهه فرهنگی یا هر جایی برای من کاری کنید، من در خدمت هستم و در بحث جمعیت و خانواده میتوانم کمککار شما باشم.
ایشان را خدمت دوستان جبهه فرهنگی معرفی کردیم، آمدند و طی ۳ ماه، آنقدر فعالیتهایشان در زمینه جمعیت و خانواده چشمگیر بود که واقعا تحسینبرانگیز بود. ایشان توانستند قرارگاه جمعیت و خانواده در شهرستان پیشوا راهاندازی کنند. به این صورت که به عنوان حلقه میانی، نهادهای حاکمیتی را پای کار آوردند. این پشتیبانی و حمایت از طرف جبهه فرهنگی بود، ولی کار به عنوان کسی که کف خیابان کار میکند، با ایشان بود. توانستند با حمایت دبیر جبهه فرهنگی شهرستان، سازمان تبلیغات، فرمانداری، آموزش و پرورش، ارشاد، حوزه علمیه، و دفتر جمعه را با خود همراه کنند و یک قرارگاه تشکیل دهند. و از دل آن قرارگاه هم یک گروه «بانوان جمعیت» شکل بگیرد.
در همین آمد و شدها که با خواهران داشتیم، یکسری میگفتند ما میخواهیم با نوجوانان فعالیت کنیم، چیزی که بنده قبل از عهدواره قیام، ۶ ماه بود که دنبال آن میگشتم. جذبشان میکردیم، میگفتم بیاید کمککار خود من شوید. در مجموعه بصیرا ما ۱۲۰ نوجوان داریم، بیاید کمک من کنید، و زمانهایی که من نیستم، شما فعالیت کنید. بخواهم نام ببرم، سرکار خانم اروندی، سرکار خانم زهرا سادات طباطبایی، خانم زهرا آرونی کاشانی، به مجموعه ما تشریف آوردند، و این مجموعه مدام بزرگتر میشد.