
رویش ناگزیر جوانهها
سرکار خانم مروجی در توضیح فعالیتهای خود بهعنوان حلقهی میانی در شاخهی «عملیات» اینگونه بیان میکنند:
در سال ۱۴۰۱ و در آن فتنه منحوس، دریافتیم که واقعاً مدارسمان دیگر امکان برخورد با این همه شبهه و فجایعی که در حال اتفاق افتادن در آموزش و پرورش شهرمان است را ندارد. هر روزه تعدادی از دختران دانشآموزمان از عصر تا آخر شب، کشف حجاب کرده، کف خیابان بودند و علیه نظام شعار میدادند.
۹سال بود که از آموزش و پرورش بازنشسته شده بودم، متوجه شدم که واقعاً از ما به تنهایی کاری برنمیآید، شاید هر روز به سه، چهار مدرسه میرفتم ولی مثلاً ۵۰ مدرسه داشتیم و نمیتوانستیم همه را تحت پوشش قرار دهیم. پس معلمان دغدغهمند را شناسایی کردیم. آن موقع با توجه به سابقهام در آموزش پرورش و شناخت از مدارس، با ۸ معلم شروع کردم. معلمان را در پاسخ به شبهات موجودی که دست به گریبانش بودند، تقویت کردم. پاسخها را به آنها یاد دادیم که در مدرسه بتوانند با آرامش بیشتر سر کلاس بروند.
ما یک ساعت به مدارس میرفتیم ولی آن معلمی که روزانه چند ساعت با بچهها کار میکرد و درگیر بود فرق میکند و بهتر میتوانست میتواند مطالب را در اوقات مناسبتر به گوششان برساند. با ۸ معلم شروع کردیم و الان ۸۰ نفرند، توانستیم کمکم آنها را شناسایی کنیم و در این دو سال به ۸۰ نفر رسیدند.
دو رویداد دانشآموزی و دانشجویی برگزار کردم. الان که به پختگی رسیدند از ظرفیتشان استفاده میکنیم. "نوجوان پیشران" را برگزار کردیم که بعد از آن رویداد همچنان فعال هستند و پای کار میآیند. باز از دل آنها "نوجوان مقاومت بدون مرز" بیرون آمد که آن را از اعتکاف شروع کردیم.
حضرت آقا ۱۲ آبان امسال فرمودند نوجوانان با نوجوانان، جوانان با جوانان، دانشآموزان با دانشآموزان و دانشجویان با دانشجویان دیگر کشورها، کشورهای منطقه، کشورهای مسلمان و فراتر از منطقه ارتباط بگیرند، یعنی همتایان. روی این موضوع هم کار میکنیم و یکییکی ظرفیتها پیدا میشود.
این فعالیتها و رویدادها موجب شده تا ظرفیتهایی از دانشآموزان و معلمان فعال شود تا خود را میداندار دریابند.
