احیاء آداب و رسوم محلی زیارت
آقای گران از فعالین حلقهی میانی در توضیح فعالیتهای خود در شاخهی اقناع از تکنیک «مدیریت حواس و احساسات مخاطب» استفاده و بیان میکنند:
سنت و رسمی در شهرمان بود که هر کسی به کربلا میرفت، خانوادهها جمع میشدند و برایش چاوشی میخواندند و مشایعت میکردند. سه روز قبل از زمان بازگشت نیز خانوادهی زائر کارت دعوت میدادند که در فلان حسینیه مراسم ولیمه است و به همه اطلاعرسانی میکردند که زائر قرار است از کربلا بازگردد. روز بازگشت زائر هم در میدان اصلی شهر، از وی استقبال میکردند و گل گردن او میانداختند. این رسم بعد از شیوع کرونا از بین رفت. ما تصمیم گرفتیم این رسم را احیاء کنیم.
در کاروان ۵۰ نفر ما حضور داشتند و این افراد فقط شامل اهالی منطقه خودمان نبود؛ بلکه از کل شهرستان در آن حضور داشتند. برای این کاروان ابتدا مراسم بدرقه گرفتیم. عده خیلی زیادی برای بدرقه آمدند و چاوشی خواندند. با سلام و صلوات، از اینجا بدرقه کردند. در مسیر برگشت هم هماهنگ کردیم که صبح به شهرمان برسیم که یک مراسم چاوشیخوانی برگزار بشود. به بچهها گفته بودیم به خانوادهها بگویید که برای مراسم استقبال بیایند تا این رسم دوباره احیاء گردد.
وقتی وارد شهر شدیم و جمعیت را دیدیم، آنقدر نفرات استقبال کننده زیاد بود که بچهها خجالت میکشیدند پیاده شوند. تا آغوشم را باز کردم، تعداد زیادی گل در دستم آمده بود. قدم به قدم گوسفند قربانی میکردند. جمعیت خوبی آمده بود، شاید نزدیک به 600 نفر حضور داشتند.
یکی از فواید حفظ کردن این رسوم و ارتباط داشتن با مردم، این است که باعث جلب اعتماد عمومی میشود. در اثر این اعتماد، اتفاقات خوبی رخ میدهد. مردم به مجموعهی مرکز نیکوکاری کمک میدهند و میآیند و خودشان یک گوشه کار را میگیرند. تا آن اعتماد عمومی شکل نگیرد، این اتفاقات نمیافتد.