در جست‌وجوی متربی
1- شناسایی

در جست‌وجوی متربی

آقای مستقیم از فعالین حلقه‌ی میانی برای شناسایی و تربیت نیروهایی در تراز انقلاب اسلامی از تکنیک «حضور میدانی» استفاده کرده و بیان می‌کنند:

هدف ما در کارگروه تربیت و آموزش، تربیت نیروهایی در تراز انقلاب اسلامی است. نیروی‌های که بتواند در قالب گروه‌های جهادی و باقی مسائل افرادی تاثیرگذار در محله، شهر و کشور باشند.
ما برای رسیدن به خروجی مطلوب با صرف زمان کمتر، به سراغ دانش آموزان دوره متوسطه اول رفتیم. نوجوان در این سن از انعطاف‌پذیری مناسبی برای دریافت تاثیر تربیتی برخوردار است.

ابتدا به سراغ افرادی مانند طلبه‌هایی که به مباحث تربیتی علاقه داشتند رفتیم ده طلبه که در این زمینه متخصص نیز بودند را جذب و برایشان دوره‌های مختلفی در محضر اساتید مجرب و روانشناس‌های مختلف در حوزه شناخت نوجوان، روحیات نوجوان و... برگزار کردیم. طرح‌های مختلف را بررسی نمودیم. درپایان یک اساسنامه کامل و جامع نوشتیم و بحث‌هایی مانند شیوه جذب و دفع دانش آموزان و نوع طیف‌بندی ایشان را در این اساسنامه آوردیم.

در بحث طیف‌بندی، بچه‌ها را به چهار رنگ سفید، زرد، مشکی و طلایی تقسیم کردیم:
رنگ مشکی افرادی بودند که هم خانواده و هم بچه آلوده بودند؛ لذا به درد مجموعه نمی‌خوردند و ما این‌ها را به خیریه ارجاع می‌دادیم تا به آن‌ها کمک شود. منظور از آلودگی این است که مثلا در خانواده‌ای پدر معتاد بود، مادر وضعیت خوبی نداشت یا بچه ترک تحصیل کرده بود. ما این‌ها را به بخش‌های دیگر ارجاع می‌دادیم. 

در رنگ‌بندی زرد، یا خانواده سالم است و بچه قابل اصلاح نیست، یا بچه سالم است و خانواده اصلاح‌پذیر نمی‌باشد. یک زمانی مثلا خانواده بسیار مومن، مسجدی و حزب اللهی هستند ولی بچه اصلا در این وادی نیست؛ ابتدا باید این بچه را با کمک خانواده، مربی و دوستانش به وضعیت سفید برسانیم.
یا اینکه بچه سالم است، میل دارد به مسجد بیاید، دوست دارد نمازخوان بشود، خیلی به مسائل اعتقادی چراغ سبز نشان می‌دهد، ولی از آن طرف پدر مخالف با بسیج و مسجد است یا مادر مخالف مذهبی‌ها، آخوندها، هیئتی‌ها می‌باشد و می‌گوید پایت را در این‌جور جاها نگذار؛ اما بچه آن‌ها را گول می‌زند و می‌گوید می‌خواهم پیش دوست و رفیق‌هایم بروم و هرشب به مسجد و هیئت می‌آید و در برنامه ها شرکت می‌کند.
ما باید وضعیت این‌ها را مشخص کنیم. یا این طرفی می‌شوند یا آن طرفی. اگر به سمت وضعیت سفید آمد ما با او کار داریم، اگر رفت به سمت وضعیت سیاه یعنی دیگر نتوانستیم کاری برایش بکنیم. 

دسته اصلی در این رنگ‌بندی برای ما سفیدها هستند؛ کسانی که هم خانواده و هم بچه سالم و درست است. ما با این‌ها کار داریم و باید مبانی شخصیت و هویت، حریت و تفکر را به آن‌ها آموزش بدهیم. اگر این مفاهیم را با این بچه‌ها کار کردیم، بچه در آینده صاحب شخصیتی می‌شود که هم آزاده است و هم می‌تواند در جامعه تاثیرگذار باشد.

 رنگ طلایی هم به نوعی در زیرمجموعه رنگ سفید قرار می‌گیرد. برای مثال بعضی از این بچه‌ها نخبه هستند و در کلاس‌های مهارتی، در برنامه‌ها، در پژوهش‌ها  فردی شاخص می‌شوند. مثلا شاخص ورزشی، ستاره تیم فوتبال، تکواندوکار حرفه‌ای، مخترع یک وسیله، نخبه علمی و رتبه برتر کنکور؛ این‌ها دارای رنگ طلایی می‌شوند که تعدادشان نیز انگشت شمار است و در این مسیر تربیتی، کشف می‌شوند و بالا می‌آیند. 

کلاس‌های تربیتی را هم عموما در مسجد برگزار می‌کنیم. بعلاوه خانه‌هایی داریم که توسط خیرین  در اختیار گروه جهادی قرار گرفته شده و آنجا نیز کلاس‌ها را برگزار می‌کنیم. هم‌چنین روزهایی از هفته نیز با خانه محله هماهنگ کرده‌ایم و از این فضا نیز استفاده می‌کنیم. خود مدارس شهرک نیز، در ماه‌های تابستان، با ما همکاری می‌کنند و اجازه برگزاری کلاس در مدرسه‌ها را به ما می‌دهند.

این تجربه متعلق به طرح «گروه جهادی» با 8 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار مستقیم
آقای مستقیم
8 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
صید در مسابقه صید در مسابقه 1- شناسایی
به این نتیجه رسیده بودیم که اگر واقعا می‌خواهیم کار دانش‌آموزی کنیم باید سه بازه زمانی برایش در نظر بگیریم که این م...
پیغمبران کوچک پیغمبران کوچک 2- اقناع‌سازی
یکی از موضوعاتی که همواره در ماه مبارک رمضان با آن مواجه هستیم، حرکت‌های فردی در حوزه امر به ‌معروف و نهی از منکر ا...
حلقه‌های دانش‌آموزی حلقه‌های دانش‌آموزی 4- عملیات
در راستای ایجاد تحول فرهنگی در شهر در بین دانش‌آموزان نیز ورود کردیم. ابتدا به سراغ آموزش پرورش رفتیم، چندین جلسه ب...
دانش‌آموزان و مسجد دانش‌آموزان و مسجد 2- اقناع‌سازی
دو نفر از دانش‌آموزان جذب مسجد شده بودند. از آنها پرسیدم: «بچه‌ها درستان چطور است؟» گفتند ضعیف است. گفتم: «من برایت...
بر فرکانس مخاطب بر فرکانس مخاطب 2- اقناع‌سازی
یکی از کارهای ما احیاء نمازخانه مدرسه بود و هفته‌ای چند جلسه، نماز برگزار می‌کردیم. در مدرسه این‌گونه بود که یک زنگ...