هر محله یک پرچم مهربانی
4- عملیات

هر محله یک پرچم مهربانی

آقای حسین‌آبادی از حلقه‌های میانی فعال، در توضیح فعالیت‌های خود در شاخه‌ی «عملیات» این‌گونه بیان می‌کنند:

پس از شناسایی و فعال شدن بچه‌ها در محله‌های حاشیه‌ی شهر، فضای کار را طوری مدیریت می‌کنیم که دیگر بچه‌ها احساس کنند این کار و فضا مال خودشان است و نه کسی رئیس و نه افرادی زیر مجموعه دیگری هستند. دیگر تمام شناسایی‌ها با خودشان است و من فقط کارم پشتیبانی است. تماس می‌گیرند یک نیازمند است که این مشکل را دارد، می‌توانیم از فضای محله‌ای بهشان کمک بدهیم یا مثلا زنگ می‌زنند یک دختری نیاز به فلان وسیله دارد؛ ما سعی می‌کنیم بواسطه خیرینی که در محله داریم یا از بیرون اینها را برایشان تامین بکنیم.

ولی بچه‌ها به این فهم رسیدند که خودشان باید برای محله خودشان کار انجام بدهند. اوایل باید هر هفته جلسه برگزار می‌کردیم و فعالیت‌ها و اهداف ما از انجام آنها را همراه با بحث‌های عقیدتی و آخرالزمانی برایشان تبیین و توجیه می‌کردیم و تاکید داشتیم که بچه‌ها نیروی بیشتری جذب کنند و فضا را گسترش دهند اما قرار گرفتن در فضای کار و دیدن نتایج آن خودش بهترین آموزه برای بچه‌ها بود و بعد از یکسال جلسات را یک هفته در میان کردیم و در حال حاضر تنها یک مرتبه در ماه برگزار می‌کنیم و دیگر نیازی هم به توضیح و تشریح کار نیست، فقط چنانچه مسئله‌ی تازه‌ای وجود داشته باشد، مطرح و در مورد آن صحبت می کنیم، از طرفی هر کدام از رابط‌هایمان کوچه به کوچه گشتند و با شناسایی افراد بیشتری هر کدام یک تیم برای خودشان تشکیل دادند و خود به خود یک ساختار هرمی از بالا تا پایین شکل گرفت. 

در سال ۹۸ که دیگر در تمام محلات فضای فعالیتی که ساخته بودیم یکدست و تثبیت شده بود، از طرف بچه‌های جبهه‌ی فرهنگی پیشنهاد شد که یک اسمی را در نظر بگیریم و همه تحت لوای آن کار و فعالیتشان را انجام دهند. با دوستان مشورت کردیم و نام محله‌ی مهربانی را انتخاب کردیم. مردم هم در این سالها کاملا به ما اعتماد کردند و این فضا را پذیرفته و از آن خودشان می دانند و برایشان حکم یک نهاد یا ارگانی مستقل را ندارد.

این تجربه متعلق به طرح «محله مهربانی» با 13 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار مهران کدخدا حسین‌آبادی
آقای مهران کدخدا حسین‌آبادی
14 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
اعتماد ثمره‌ی نتیجه اعتماد ثمره‌ی نتیجه 2- اقناع‌سازی
در محله‌ی ما مشکلات آب و برق وجود داشت و برای حل آن از طریق ادارات باید مردم را با خود همراه می‌کردم. برای همراهی آ...
یک تیم برای گردان یک تیم برای گردان 3- تیم‌سازی
به ذهنم رسید که فکر کنم در حال اداره جنگ نرم هستم یا مسئول یک پایگاه معمولی‌؟ من نگاه کلان را ترجیح می‌دهم! اگر بخو...
آفتاب آمد دلیل آفتاب آفتاب آمد دلیل آفتاب 2- اقناع‌سازی
بعد از عضوگیری در باشگاه کشاورزان جوان، شروع به آموزش و توجیه افراد کردیم. آن زمان دیگر خودمان هم به روستا برگشته ب...
گفت‌وگو با جوانان گفت‌وگو با جوانان 2- اقناع‌سازی
ما برای محرومیت‌زدایی و ایجاد اشتغال برای خانم‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست در محله پنجشیر زیرساخت‌هایی را بوجود آوردیم...
تو چرا نه؟ تو چرا نه؟ 2- اقناع‌سازی
بعضا با افرادی مرتبط می‌شویم که خود مجموعه‌دار هستند و در عرصه میدان‌داری ید طولایی دارند. وقتی افراد را شناسایی می...