
یک تیم برای گردان
سرکار خانم مروجی در رابطه با چگونگی فعالیت خود در شاخهی «تیمسازی» اینگونه بیان میکنند:
به ذهنم رسید که فکر کنم در حال اداره جنگ نرم هستم یا مسئول یک پایگاه معمولی؟ من نگاه کلان را ترجیح میدهم!
اگر بخواهم وارد عملیات شوم باید رصد و شناسایی داشته باشم. به همین جهت یکی از بچهها را مسئول رصد و شناسایی در سطح شهر گذاشتم که ظرفیتها و نیروها را ببیند و به من معرفی کند تا صحبت کنیم.
یکی بازوی گفتمانی من است. داریم تعدادی را آموزش میدهیم به عنوان کسانیاند که گفتمان بلد باشند و بتوانند گفتمان رهبری را منتقل کنند و نشر بدهند. همچنان هم خودم در حلقهشان هستم.
در کنار آن، موضوع شبکهسازی برایم مهم بوده؛ بعد از رصد و شناسایی و بعد از این که دعوتشان کردیم و خواستیم نقشی را بپذیرند و در مجموعه نقشآفرینی کنند، شبکهسازی میکنیم. به این نحو که مثلا در محله خودشان کار کنند و یا در مجموعههای فرهنگی که ما داریم یا خودشان از قبل داشتند. حالا دیگر ظرفیتشان را شناسایی کردهایم و آنها میخواهند یک جورهایی به ما بپیوندند. برای این موارد دو نفر را گذاشتیم که آنها را شبکه کنند و همچنان ارتباط برقرار باشد.
بیش از هفتهای یک جلسه داریم و صحبت میکنیم، چه در گروه چه حضوری، تا انشاءالله بتوانیم برنامههایمان را پیش ببریم.
