یک تیم برای گردان
3- تیم‌سازی

یک تیم برای گردان

سرکار خانم مروجی در رابطه با چگونگی فعالیت خود در شاخه‌ی «تیم‌سازی» این‌گونه بیان می‌کنند:

به ذهنم رسید که فکر کنم در حال اداره جنگ نرم هستم یا مسئول یک پایگاه معمولی‌؟ من نگاه کلان را ترجیح می‌دهم!

اگر بخواهم وارد عملیات شوم باید رصد و شناسایی داشته باشم. به همین جهت یکی از بچه‌ها را مسئول رصد و شناسایی در سطح شهر گذاشتم که ظرفیت‌ها و نیروها را ببیند و به من معرفی کند تا صحبت کنیم.

 یکی بازوی گفتمانی من است. داریم تعدادی را آموزش می‌دهیم به عنوان کسانی‌اند که گفتمان بلد باشند و بتوانند گفتمان رهبری را منتقل کنند و نشر بدهند. همچنان هم خودم در حلقه‌شان هستم. 

در کنار آن، موضوع شبکه‌سازی برایم مهم بوده؛ بعد از رصد و شناسایی و بعد از این که دعوت‌شان کردیم و خواستیم نقشی را بپذیرند و در مجموعه نقش‌آفرینی کنند، شبکه‌سازی می‌کنیم. به این نحو که مثلا در محله خودشان کار کنند و یا در مجموعه‌های فرهنگی که ما داریم یا خودشان از قبل داشتند. حالا دیگر ظرفیتشان را شناسایی کرده‌ایم و آن‌ها می‌خواهند یک جورهایی به ما بپیوندند. برای این موارد دو نفر را گذاشتیم که آن‌ها را شبکه کنند و همچنان ارتباط برقرار باشد. 

بیش از هفته‌ای یک جلسه داریم و صحبت می‌کنیم، چه در گروه چه حضوری، تا ان‌شاء‌الله بتوانیم برنامه‌هایمان را پیش ببریم. 

مجری طرح:
تصویر آواتار عشرت مروجی
خانم عشرت مروجی
8 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
مسجد؛ پایگاه حرکت مسجد؛ پایگاه حرکت 1- شناسایی
 درمسجدمحله‌مان کار می‌کنم؛ سعی کردیم برای خانم‌ها کارگروه‌هایی را ایجاد کنیم. این‌ها خانم‌هایی بودند که نمازگزار ب...
یک‌جا کشتی یک‌جا کشتی 4- عملیات
سال  ۸۲، قنات روستا کمی به آب افتاده بود؛ اما این آب کفاف کشاورزی کل روستا را نمی‌داد. حفر چاه می‌توانست کار کشاورز...
سازه اجتماعی در روستا سازه اجتماعی در روستا 2- اقناع‌سازی
من و چند نفر دیگر از دوستان، چندباری برای پیگیری مسائل روستا به ادارات شهرستان مراجعه کرده بودیم اما هربار با این پ...
قرارگاه سیدالشهدا قرارگاه سیدالشهدا 4- عملیات
ابتدا به صورت متولیان فرهنگی در محله مشغول به فعالیت بودیم، پس از صحبت‌های مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم و دغدغ...
همگی در صحنه همگی در صحنه 4- عملیات
از زمانی که عضو شورا شدم بعضی درها برایم باز می‌شد ولی از طرف دیگر معایبی هم داشت مثلا همین که اجازه نمی‌دادند من ه...