
چای و نهجالبلاغه
آقای علیزاده از فعالین حلقهی میانی در توضیح فعالیتهای خود در شاخهی «عملیات» اینگونه بیان میکنند:
در شکلگیری جریان نهجالبلاغهخوانی، چهار تا پنج نفر نقش محوری داشتند. این حرکت از نیمهشعبان سال ۱۳۹۷ آغاز شد، زمانی که در مسیر پیادهروی بین حرم تا مسجد جمکران، با غرفهای تحت عنوان «نهضت جهانی نهجالبلاغه» مواجه شدیم. در این غرفه، روحانی جوانی با شور و اشتیاق ویژهای درباره ضرورت مطالعه نهجالبلاغه سخن میگفت. وی با بیانی جذاب و انگیزهبخش به تبیین این موضوعات میپرداخت: نقش نهجالبلاغه در آمادهسازی جامعه برای ظهور، قابلیت این کتاب شریف در حل معضلات فرهنگی و اجتماعی، اهمیت آشنایی با مفاهیم نهجالبلاغه. این رویداد، جرقهای برای شکلگیری این حرکت فرهنگی شد.
ابتدا فرمی از کتاب نهجالبلاغه با عنوان "نهضت جهانی نهجالبلاغهخوانی" توسط آقای مهدوی ارفع و همکارانشان تهیه شده بود. با توجه به استقبال خوب از تبیینهای آن روحانی جوان، تصمیم گرفتیم این طرح را گسترش دهیم و برنامهای برای ختم جمعی نهجالبلاغه ترتیب دهیم. این طرح ساده و کمزمانبر بود، اما تأثیر معنوی قابل توجهی داشت.
پس از انجام برخی اصلاحات در فرم اولیه، اقدام به تکثیر آن کردیم و در اماکن مذهبی مختلف مانند مساجد و امامزادهها شروع به ثبتنام علاقهمندان نمودیم. همزمان با تعدادی از روحانیون و گروههای فعال فرهنگی نیز هماهنگیهای لازم انجام شد. این برنامه تا عید غدیر ادامه یافت و با استقبال چشمگیری مواجه شد. بسیاری از شرکتکنندگان ابراز میکردند که برای اولین بار نهجالبلاغه را مطالعه کردهاند و از ما درخواست تداوم این برنامه را داشتند. در ابتدای فرم جدید این سؤال مطرح میشود: "با ۱۰ دقیقه از وقت خود چه میکنید؟" و گزینههایی مانند شبکههای اجتماعی یا تماشای تلویزیون ذکر میشود. سپس پیشنهاد میکند همین زمان کوتاه را به خواندن نهجالبلاغه اختصاص دهید.
در ابتدا قصد داشتیم فعالیتی ساده و بدون پیچیدگیهای اجرایی انجام دهیم. همانطور که امام جمعه بافق، آقای حسینی اشاره کرده بودند، هدف این بود که "در دام نهجالبلاغه نیفتیم" - یعنی بیش از حد درگیر تشریفات و پیچیدگیهای اجرایی نشویم. اما به مرور و با پیشرفت کار، این حرکت چنان مورد استقبال قرار گرفت که ناخواسته در این مسیر عمیقتر شدیم.
این روند به جایی رسید که گروه ۲۰ تا ۳۰ نفره فعالان در بافق کاملاً جذب این حرکت شدند و با اشتیاق تمام، برنامهها را به سرانجام رساندند. گویا همان "دام"ی که میخواستیم از آن اجتناب کنیم، به بهترین شکل ما را به خود جذب کرد و نتیجهای فراتر از انتظار حاصل شد.
فضا وقتی نامه ۳۱ نهجالبلاغه را خواندیم گفتیم عجب نامهای است! میتواند تربیت را اصلاح کند و گیرایی دارد. به غدیر رسیدیم. نزدیک غدیر شده بود که یکی از دوستان گفت بخشی از نهجالبلاغه خوانها برای غدیر پخش شود. تصمیم گرفتیم همین نامه ۳۱ و چند حکمت را بروشور کنیم. این بروشور را شب عید غدیر در خانه آقای بافقی دادیم. محاسبه کردیم و بافق را به ۲۰ محله و قسمت تقسیم کردیم. دوستان را با توجه به فعالیت اجتماعی فرهنگی که قبل آن داشتیم و شناخت هم حاصل شده بود، جمع کردیم. ۴۰ نفر شدند، گفتیم بیاید و زحمتی بکشید؛ شب عید غدیر از ساعت ۱۰ تا هر زمانی که طول کشید، این بروشورها را تکثیر کنید و مثل کارت تبلیغاتی که زمان انتخابات میاندازند در همه خانهها پخش کنید.
برای مطالعه جمعی نهجالبلاغه، مزار شهدای گمنام مبارکه را انتخاب کردیم - مکانی عمومی و معنوی که برای همه جوانان محلات مختلف قابل دسترس بود. هر شنبه با گروهی ۲ تا ۲۰ نفره، تنها به خواندن ترجمه روان دشتی بسنده میکردیم، بدون تفسیر یا تشریفات خاص. همین سادگی و صمیمیت، این جلسات خودجوش را به تجربهای ماندگار تبدیل کرد.
پس از ۶۰ هفته مطالعه مستمر نهجالبلاغه، با حجتالاسلام دکتر سید عباس حسینی (متخصص نهجالبلاغه) ارتباط گرفتیم. ایشان با تأیید فعالیتهای ما، پیشنهاد دادند جلسات را به خانهها ببریم و با سادگی کامل (فقط چای و زمانبندی دقیق) برگزار کنیم. هرچند اجرای این طرح در منازل چالشبرانگیز بود، اما با استخراج ۷-۸ اصل راهبردی از متن نهجالبلاغه، توانستیم چارچوبی منظم برای جلسات ترجمه طراحی کنیم که هم ساده باشد و هم اثرگذار.
در طراحی این برنامه، به دنبال فرمولی ساده و فراگیر بودیم که برای عموم قابل اجرا باشد. پس از بررسیهای مختلف، نام "چای و نهجالبلاغه" را انتخاب کردیم - عنوانی که به عمد ساده و بیتکلف بود تا هر فردی در هر موقعیت اجتماعی و اقتصادی بتواند آن را اجرا کند.
این حرکت با همت ۲۰ نفر آغاز شد که متعهد شدند هر خانه فقط یک بار میزبان جلسات "چای و نهجالبلاغه" باشد. برای پوشش کامل شهر بافق، ۴-۵ نفر از اعضای اصلی خانههای خود را به عنوان ذخیره در نظر گرفتند تا در صورت عدم یافتن میزبان جدید، جلسات متوقف نشود. این برنامه با استقبال چشمگیری مواجه شد و تا ۱۶۲ جلسه ادامه یافت - در خانههای مختلف، مساجد و هیئتها. جالب اینکه دو خانه ذخیره اصلی ما از سال ۱۳۹۸ تاکنون هنوز میزبانی نکردهاند! در طول این مسیر، با راهنماییهای ارزشمند آقایان مهدوی ارفع و حسینی، پیشرفت کار را گزارش میدادیم و از تجربیاتشان بهره میبردیم.
پیشنهاد یکی از دوستان این بود که با توجه به ظرفیت موجود، جلسهٔ روز شنبه حذف شود تا تمرکز بیشتر روی تقویت جلسات خواهران باشد (که در آن زمان ۵-۶ جلسه فعال داشتند). همچنین پیشنهاد شد جلسات برادران محدود به شنبهها نباشد و گسترش یابد. با هماهنگی ۲۰ محله، در ابتدا ۷-۸ جلسهٔ جدید با ترکیب این محلات تشکیل شد. از اعضا خواسته شد به خانههای محله خود که قبلاً حضور نداشتند سر بزنند. این روند منجر به شکلگیری جلسات چای و نهجالبلاغه در محلات شد و کار با همین روال ادامه یافت.
یعنی برای هر محله یک مسئول تداوم چای و نهجالبلاغه تعیین کردیم.از ۲۰ نفری که در ابتدا فعالیت را شروع کردند، تنها ۵ یا ۶ نفر در مسیر باقی ماندند. برای بقیه، اولویتهای دیگری پیش آمد، اما این عدهی معدود چای و نهجالبلاغه را به عنوان دغدغهی اصلی خود انتخاب کردند.حلقههای مطالعه به این افراد (همراه با یک روحانی) سپرده شد. نکتهی قابل توجه این است که هیچ یک از روحانیون حاضر در جلسات چای و نهجالبلاغه، هزینهای برای سخنرانی یا حضور دریافت نمیکنند. سیستم کاری به این شکل است که مانند همهی اعضا، فقط یک پیامک شامل محل برگزاری جلسه برایشان ارسال میشود.
