هر محله یک آشپزخانه
آقای بازگیر در توضیح فعالیتهای خود بهعنوان حلقهی میانی در شاخهی «عملیات» اینگونه بیان میکنند:
در جشن عید غدیر دو سال است که پویش اطعام غدیر را برگزار میکنیم.به طور معمول در اینجور برنامهها از مردم پول جمع میکنند و یکجا غذا میپزند و خودشان هم توزیع میکنند، اما ما حدود ۱۸-۱۷ گروه جهادی محلات را درگیر کار کردیم از هر گروه خواستیم در محله خودش استارت کار را بزند. آمایش شکل گرفت و هر آشپزخانه، یک منطقهی خاص را پوشش داد. روز اول هدفگذاری کردیم که سه هزار غذا آماده و توزیع کنیم، اما خدا توفیق داد و این رقم به ۱۶ هزار تا رسید. درهشهر تقریبا ۴۵ هزار نفر جمعیت دارد و در واقع ما به بیش از ۳۰درصد آن غذا دادیم. این رقم قابلتوجهی است. مخصوصا که تحت یک مدیر و به طور یکنواخت این اتفاق افتاد.
قبلا کمیتهی امداد با همکاری سپاه پول جمع میکردند و در آشپزخانه سپاه غذا میپختند و مددکارهای کمیتهی امداد توزیع میکردند. ما روش دیگری اتخاذ کردیم و از مردم هیچچیز نگرفتیم، بلکه چیزی هم در اختیارشان گذاشتیم. ما چند نفر هسته اصلی به سراغ ادارات و مؤسسات خیریه رفتیم؛ از بنیاد علوی، بنیاد احسان و سپاه پول جمع کردیم و بعد تبلیغاتمان را در فضای مجازی و حقیقی آغاز کردیم. ارزشهای غدیر را تبلیغ و از هرکس میخواست در این روز غذا بپزد، درخواست کمک کردیم.
هر گروهی با شماره حساب مخصوص در روستا و محلههایشان به جمعآوری پول از خیّرین پرداختند. بعد اعلام کردیم هرکسی که میخواهد غذا بپزد، ما کمکش میکنیم. به دنبال تمرکززدایی بودیم. اگر کسی قصد داشت هزار تا غذا بپزد، میگفتیم این رقم در یک آشپزخانه زیاد است، تبدیل کن به دو تا آشپزخانهی ۵۰۰تایی.
هدفمان این بود که تعداد خانوادهها و افراد بیشتری درگیر کار شوند. با وجود شرایط خاص اقتصادی که سیل در شهر ایجاد کرده بود و مردم از نظر مالی خیلی ضعیف شده بودند، توانستیم از طریق نهادها حدوداً ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان کمک دریافت کنیم. این کمکها شامل پول و مواد غذایی بود، ولی ۱۶ هزار پرس غذا، اگر هر غذا را پرسی ۲۰ هزار در نظر بگیریم حدود ۳۲۰ میلیون هزینهاش میشد.
این اتفاق در شهر ما که از نظر مالی خیلی ضعیف بودند و برای پختن در غدیر کسی کاری نمیکرد خیلی جالب بود و بازخوردهای عالی داشت. در یکی از روستاهای ما دو خانواده بودند که حدود ۲۰ سال با هم قهر بودند و اختلاف و درگیری داشتند. از امامجمعه و کل مسئولین شهر وساطت کرده بودند، اما رابطهیشان درست نشده بود. به برکت امیرالمؤمنین و روز غدیر، حین پختن غذا که یکی خورشت و برنج درست میکرد، یکی خرید میکرد، یکی گوشت پاک میکرد و... اینها با هم آشتی کردند.
در این برنامه کسانی که کار پشتیبانی، هماهنگی و توزیع کمکها را انجام میدادند و بچهها را توجیه میکردند نیز، در آشپزخانه رفتوآمد داشتند و میانشان همدلی اتفاق میافتاد. این همان اتفاقی است که مورد نظر ماست. همۀ مردم با همدیگر ارتباط پیدا میکردند. و از طرفی یک تمرین رزمایشی بود برای کارهای دیگر و مقابله با بلایای طبیعی.
تبلیغ برای عید غدیر با شکل و شمایل خاص خودش اتفاق افتاد. بعضیها ایدهی جالبی داشتند. یک کامیون را خیلی زیبا تزیین کردند، با مداحی و سروصدا، غذاها را چیدند توی کامیون و در کوچهها به راه افتادند و در تمام روستاها توزیع کردند. یکی از اهداف ما در برگزاری این برنامهها، پیداکردن افراد و تمرین و تقویت بچههاست؛ یعنی آموزش ببینند و تجربه پیدا بکنند.
غیر از گروههای جهادی ما، مردم هم پیشقدم شدند که چنین حرکتی را در محلمان انجام بدهیم. ۱۸-۱۷ گروه شروع کردند، ولی آشپزخانههای ما ۳۰ تا بودند؛ یعنی پتانسیلهای مردمی را به کار کشیدیم. افرادی که هیئت مذهبی داشتند و موکبدار بودند. بعضی ادارات مثل هلالاحمر و جمعیت جوانان هم استقبال کردند. خودشان دیگ گذاشتند و ما هم کمکشان کردیم. با همان پرچم و آرم اداراتشان در یک محله و روستا غذا توزیع کردند. هر هیئتی هم به اسم خودش پخت میکرد، ولی کلیت برنامه، جمعی میشد. ما برای همهی ظرفهای غذا، به اسم مجمع برچسب چاپ کرده بودیم. به هر آشپزخانه یک هدیه میدادیم. بنر چاپ کرده بودیم که وقتی کار میکنند و عکس میگیرند و در فضای مجازی منتشر میشود، شمارههای مجزای بنرها در آن مشخص باشد.
تنها نکتهای که بهشان تأکید میکردیم این بود که اگر میتوانید همه را پوشش بدهید و اگر غذا کم بود برای خانواده نیازمند به تعداد اعضای خانواده، و به سایرین یکی، دو تا تبرکی بدهید. امسال باوجود اینکه هزینهها دوبرابر شده است، حدود ۶۲ تا مسجد در اطعام غدیر مشارکت داشتند. درحالیکه کل گروههای فعال جهادی ما ۳۰ تا میشوند.