راه و چاه
آقای گران از فعالین حلقهی میانی در جهت اقناعسازی افراد برای مشارکت در انتخابات از تکنیک «کمک در شناخت عرصه» استفاده کرده و بیان میکنند:
یادم میآید که در انتخابات ریاستجمهوری، رای ما آقای رئیسی و برای شورای شهر هم مشخص بود. همه میدانستند به چه کسی رأی میدهیم؛ اما باتوجه به اینکه محیط کوچک است، اعلام و تبلیغ نمیکردیم.
دغدغه ما در شب انتخابات این نبود که به چه کسی رأی بدهند. همه را دور هم جمع میکردیم و پس از سلام و احوالپرسی، میگفتم: «ما میخواهیم که فردا برای انتخابات، آمار صندوق مسجد بالاتر برود. اگر میشود، به مسجد بیایید و رأی بدهید.» یکی گفت که رأی نمیدهد و شروع به بدگویی از نظام جمهوری اسلامی نمود. به ایشان گفتم: «روی این نظام حساب کن. فقط کمیته امدادش اینهمه خدمات میدهد.» میتوانستم منت بگذارم و بگویم که لطف و مرحمت این نظام است که ما داریم به شما کمک میکنیم و از طرف کمیته امداد و خیریه ما خدمات میگیرید؛ ولی اگر با این ادبیات میگفتم، شیرینی تمام کمکهایی که به ایشان کرده بودیم، برایش تلخ میشد.
برایش از خوبیهای نظام جمهوری اسلامی گفتم برای مثال، کمک به همنوع و کمک مؤمنانه که از فرمودههای مقام معظم رهبری بود. گفتم: «اصلا موضوع ما این نیست که به چه کسی رأی بدهید؛ اما باتوجه به اینکه دشمنان نمیخواهند مردم پای صندوقهای رأی بیایند، حضورتان خیلی مهم است و اگر نیایید، انگار در سرنوشت خودتان هیچ دخل و تصرفی نداشتهاید و دیگران برای شما تصمیم گرفتهاند».
فردای آن روز با خانواده برای دادن رأی آمدند. من برای نماز، داخل مسجد رفته بودم و در شعبه اخذ رأی که در حسینیه مسجد بود، حضور نداشتم. اینها رأی نداده و منتظر مانده بودند که من بروم ببینم برای شرکت در انتخابات حضور پیدا کردهاند. شبکه، ارتباط و تعاملی ایجاد شده بود که طی آن توانستیم به این خانوادهها، نقش اجتماعی مسجد را نشان بدهیم.