بیا سر خط!
4- عملیات

بیا سر خط!

خانم صفرزایی در توضیح فعالیت‌های خود به‌عنوان حلقه‌ی میانی در شاخه‌ی «عملیات» این‌گونه بیان می‌کنند:

به موازات اجرای طرح خانه‌های دین و زندگی درخواست‌های زیادی برای تهیه جهیزیه، کمک به هزینه درمان و معیشت نیازمندان داشتم. حجم درخواست‌ها از طرف مردم خیلی بالا و پاسخ دادن به تمام آن‌ها خارج از توان خودم بود. در مرحله بعد، سعی کردم که از همین شرکت‌کننده‌های در جلسه‌ها و رابط‌ها کمک بگیرم.

با آنها جلسه گذاشتم و گفتم: «من هم مثل شما یک جلسه‌گردان هستم و هیچ فرقی بین من و شما نیست. همانطور که من می‌توانم کمک جمع کنم، شما هم می‌توانید. کافیست این نگاه را درون خودتان ایجاد کنید. شما امین مردم هستید و به فرموده امام حسین علیه‌السلام، این توفیق و هدیه‌ای از جانب خداست که مردم برای رفع نیازشان به شما مراجعه می‌کنند. آن‌ها را دست خالی برنگردانید و کمکشان کنید. نگویید که از کجا بیاورم و چگونه کمک کنم! خود خدا می‌رساند.» به آنها یاد دادم که به کجاها مراجعه کنند و از کجاها کمک بگیرند. 

مخصوصا در روزهای شیوع ویروس کرونا، رابط‌های ما شکوفا گردیدند و هر کدام برای خودشان یک نیروی جهادی توانمندی شده بودند. به حدی که گاهی اوقات می‌گفتم: «خیلی بی‌معرفت هستید. وقتی چیزی به دست من می‌رسد، بین همه شما توزیع می‌کنم تا برای نیازمندان تحت پوشش خود بفرستید؛ اما وقتی کمکی از خیّری دست شما می‌رسد، به من یاری نمی‌رسانید».

یکی از این رابط‌ها در جلسه‌ای با یکی از مسئولین تهران می‌گفت: «صفرزایی به من یاد داد که می‌توانم خیّر باشم. منی که خودم به زور می‌توانم شکم بچه‌هایم را سیر کنم، الآن به چشم خیّر دیده می‌شوم. من نمی‌فهمیدم که بدون داشتن سرمایه، می‌توانم نیروی جهادی، خیّر و فعال فرهنگی قرآنی و اجتماعی باشم. من که تا دیروز از این و آن برای خودم کمک می‌گرفتم، حالا این کمک‌ها را به بقیه می‌رسانم. اگر ۱۰۰ تا بسته معیشتی جور ‌کنم، اول ۹۹ تای آن را را به دیگران می‌رسانم و آخری را خودم برمی‌دارم».

سه ‌تا از رابط‌ها را به هلال احمر فرستادم  تا در فعالیت‌هایی که دارند، به آن‌ها کمک کنند. بعد از مدتی آن‌قدر قوی شده بودند و با هلال احمر ارتباط خوبی داشتند که خودشان بسته می‌گرفتند و توزیع می‌کردند. یا در زمان سیل سیستان، به قدری محموله‌های کمک‌های مردمی برای هلال احمر ارسال می‌شود که انبارشان پر می‌گردد و نمی‌دانند چطور دسته‌بندی و مرتبشان کنند. برای این کار از همین سه نفر کمک می‌گیرند.این‌ها هم چند نفر دیگر را برای کمک جذب و تمام اقلام را فقط در طول یک هفته دسته‌بندی می‌کنند و تحویل می‌دهند. خب این خیلی خوشحال‌کننده است. خیلی‌هایشان کار جهادی و کمک‌رسانی را یاد گرفته‌اند. خیلی‌هایشان با وجود اینکه خودشان نیازمند هستند، آن نگاه توزیع عادلانه در میانشان وجود دارد. 

من نیز سعیم بر این است که کمک‌هایی را که دریافت می‌کنم، در میان رابط‌ها توزیع نمایم تا آنها به نیازمندان جلساتشان برسانند. با این کار جایگاهشان حفظ می‌شود و جذب بیشتری پیدا می‌کنند. مثلا برای پیش‌دبستانی از مشهد سفارش لباس فرم می‌دادم و گاهی اضافه‌تر از تعدادی که نیاز بود، می‌گرفتم. آنها هم می‌دانستند ما کار خیر انجام می‌دهیم، لباس‌ها را ارزان‌تر حساب می‌کردند یا گاهی خودشان هم چند دست لباس اضافه برایمان می‌فرستادند. وقتی انبارهایشان را انبارگردانی می‌کردند، ۸۰-۹۰ دست لباس‌ فرم دخترانه و پسرانه مقطع پیش‌دبستانی و ابتدایی برای ما می‌فرستادند. به رابط‌ها می‌گفتیم پوشاک داریم، بیایید ببرید. موسسه هم حکم ستاد مردمی را پیدا کرده بود. می‌آمدند تحویل می‌گرفتند. یا اگر بسته غذایی و بقیه اقلام هم بود، به همین شکل اطلاع می‌دادم. کار مثبتی هم که انجام دادیم، این بود که هر رابط لیستی از نیازمندان جلسه خود در اختیار داشت و مطابق با آن لیست، اقلام را توزیع می‌کرد. 

این تجربه متعلق به طرح «خانه دین و زندگی» با 12 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار صفرزایی
خانم صفرزایی
12 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
آمایش خیرین آمایش خیرین 1- شناسایی
خیرین شامل همه‌ی ظرفیت‌ها از جمله؛ شرکت‌ها، اداره‌ها، نهادها، معتمدین محل، ریش سفیدها، افرادی که در خانه‌شان صندوق...
دویدن پای شناخت دویدن پای شناخت 1- شناسایی
اواخر سال ۹۸ مجمع خیرین را تشکیل دادیم. اول شروع به گفتمان‌سازی کردیم و برای شناسایی افرادی که ما را همراهی کنند جل...
ایجاد حس همدلی ایجاد حس همدلی 2- اقناع‌سازی
در طرح مجمع خیرین برای اینکه این ساختار مردمی در کار ما ایجاد شود و افراد احساس همدلی کنند، همه مشکلات و دلایل لزوم...
شبکه‌ی خیریه محلات شبکه‌ی خیریه محلات 3- تیم‌سازی
در حوزه‌ی انجام فعالیت‌های خیریه در شهر، ما ابتدا شروع به شناسایی و آمایش نیازمندان در محلات مختلف کردیم. سپس آمار...
تضمین مشارکت محلی تضمین مشارکت محلی 2- اقناع‌سازی
یک گروه، معتمدین محل بودند. کسانی که مردم بیشترین مراجعه را به آنها داشتند. مثلا، یک شیخ، پیرمرد، مداح، رئیس قبیله...