تدوین سند
4- عملیات

تدوین سند

تجربه‌ی «آقای حسن غلامی» از فعالین حلقه‌ی میانی در شهر مشهد به شرح زیر است:

ما در نظر داشتیم برنامه‌ای مدون و یک نقشه پیشرفت جامع بنویسیم و افقی بیست ساله را برای روستا تدوین نماییم‌. همچنین می‌خواستیم مردم روستا را درگیر و مشارکت‌شان را جلب کنیم، مردمی که پیش از این، از آنها در حل مسائل حتی نظرخواهی هم نمی‌شد و عادت به همکاری نداشتند. 

به همین علت سند پیشرفت را به‌گونه‌ای طرح‌ریزی کردیم که از پایین به بالا نگاشته شود و نظرات مردم را نیز در آن گنجاندیم. در این سند، خود اهالی روستا می‌توانستند بگویند که مسئله‌هایشان چیست و چه راه‌کارهایی برای حل آنها وجود دارد؛ چرا که وقتی مردم خودشان مسائل و راه‌حل‌ها را بیان می‌کنند، هم در دفاع از آن و هم در اجرای آن، سخت‌کوش خواهند بود. هم‌چنین وقتی خودشان در بطن ماجرا باشند، راه‌حل‌های بهتر، کاربردی‌تر و متناسب با توانمندی خودشان‌ ارائه می‌دهند. 
 ما پیشنهاد دادیم تا تمام اهالی در تدوین سند پیشرفت، نظر بدهند. از آن‌ها خواستیم درمورد موضاعاتی که متناسب با جوامع محلی هستند، نظرات و مسائل خود را بنویسند. سپس از میان کسانی که داوطلب همکاری شده بودند، هرکس را برای مطالعه و بررسی ظرفیت‌های موجود و روش‌های استفاده از این ظرفیت‌ها و رفع موانع، در زمینه تخصصی خودش مامور کردیم.

برای مثال کسی که لیسانس کشاورزی داشت را برای بررسی ظرفیت‌های کشاورزی منطقه فرستادیم. در حوزه‌هایی مثل دام یا مراتع، افرادی به ما کمک کردند که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند. برای مثال، چوپان روستا می‌گفت اگر مراتع را به خودم بسپارید، از آن نگه‌داری و پوشش گیاهی آن را تقویت می‌کنم. ما از این ظرفیت‌ها و پیشنهادات استفاده کردیم. به‌طور کلی افراد را در کارگروه‌های مختلف باشگاه مامور کردیم تا به صورت تخصصی روی مسائل کار کنند. 

ما همچنین از تمامی دانش‌آموزان دبیرستانی روستا خواستیم تا مقاله‌ای با موضوع توسعه روستا بنویسند و در آن نکاتی که درخصوص توسعه روستا، ظرفیت‌های روستا و مسائل و مشکلات آن به نظرشان می‌رسد را عنوان کنند که از این مقالات نیز در تدوین سند استفاده کردیم. 

به‌همین ترتیب، در سال ۹۱ با مشارکت خود مردم سندی آماده کردیم که متن آن بسیار ساده و روان نوشته شده‌بود و در نگارش آن از کلمات سنگین و ثقیل استفاده نکردیم تا برای همه قابل فهم باشد. درحدی که وقتی برای پیرمردهای روستا هم خوانده می‌شد، آنها متوجه می‌شدند.

پس از تدوین سند، افراد هر کارگروه در حوزه‌ی تخصصی خودشان طرح‌ها و برنامه‌هایی که داده بودند را تا مرحاه‌ی اجرا پیگیری می‌کردند و علاوه بر آن اهالی روستا نیز در اجرای طرح مشارکت فعال داشتند. 

این تجربه متعلق به طرح «زیبای کوچک» با 5 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار حسن غلامی
آقای حسن غلامی
29 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
مردم برای مردم مردم برای مردم 4- عملیات
ما در محلات مختلف با راهنمایی‌های حاج‌آقا حسین آبادی و پیاده‌سازی الگوی محله مهربانی توانستیم افراد دغدغه‌مند و فعا...
تجملات یا آبادانی تجملات یا آبادانی 2- اقناع‌سازی
حل بسیاری از مشکلات اجتماعی منوط به حذف برخی هزینه‌های اضافه‌ای بود که صرف تجملات می‌شد. فرهنگ‌ها و رسومی که ضرورتی...
پلیس‌بان محله پلیس‌بان محله 4- عملیات
از همان اوایل سکونت در منطقه سعیدی متوجه اوضاع نامساعد خانواده‌ها و مشکلات آب و برقی که در این منطقه وجود داشت شدم....
محافظین مرتع محافظین مرتع 2- اقناع‌سازی
میزان اشتغال به دامداری از اشتغال به کشاورزی در روستای ما بیشتر است. کریم‌آباد ۸۴۰۰ هکتار اراضی ملی دارد. یک قسمت ا...
هر دانش‌آموز ، یک نهال هر دانش‌آموز ، یک نهال 2- اقناع‌سازی
زمانی در معابر روستا نهال می‌کاشتیم. اما دانش‌آموزان نهال‌ها را می‌شکستند و یا اگر توسط دام‌ها خورده می‌شدند، بچه‌ه...