به سوی تیم شدن
3- تیم‌سازی

به سوی تیم شدن

سرکار خانم فرجی در رابطه با چگونگی فعالیت خود در شاخه‌ی «تیم‌سازی» این‌گونه بیان می‌کنند:

در همه مراتب حلقه صالحین فعال بوده‌ام و به تبع با طیف وسیعی از افراد ارتباط داشتم. حالا قرار بود خودم آغاز کننده مسیری باشم که موجب ایجاد یک جریان تربیتی شود، یک زنجیره‌ای از حلقات صالحین.

با آغاز کار به مشکل محل برگزاری جلسات برخوردیم و هفت، هشت ماه محل استقراری نداشتیم؛ مکانِ پایگاه بسیج موجود بود اما چون فرمانده قبلی پایگاه در آن‌جا پیش‌دبستانی دایر کرده بود، دیگر هیچ جوره همکاری نکرد که هم خودش کارش را پیش ببرد و هم فضایی برای کارهای پایگاه ما باشد تا ما هم بتوانیم از این امکانات استفاده کنیم.

حیف بود و نمی‌شد بین کار وقفه بیاندازیم و خودمان موجب ریزش شویم. پس با متولیان یکی از امام‌زاده‌های محله صحبت کردیم و فعلاً آن‌جا را مکان موقت کارمان قرار دادیم.

یک‌سری افراد هسته سخت‌مان از همان افراد حلقه‌صالحین انتخاب شدند و یکسری از افراد هم به‌دلیل دوستی‌هایی که با هم داشتیم، وقتی فهمیدند که مسئولیت کار را به عهده گرفتم، مشتاقانه آمدند و گوشه‌ای از کار را به‌دست‌گرفتند. جلسات هفتگی ما با هر مشقتی که بود برگزار‌می‌شد، البته خودم آن‌جا مربی نبودم، سرمربی بودم و مربیان جلسات را ترتیب می‌دادند. هفته‌هایی جلسات تربیتی بود، هفته‌هایی جلسات تفسیری و هفته‌هایی جلسات بصیرتی برگزار‌می‌شد. به هرصورت جلسات‌مان در امام‌زاده برقرار بود.

به‌هرحال تیم ما تشکیل شد، هر کدام مسئولیتی را به عهده گرفتند و چند ماه سختی زیادی تحمل کردیم و بدون جا و مکان بودیم، دوستان همت کردند و جلسات خیلی خوبی هم برگزار شد. 

برای جلسات تفسیری، با افرادی که در منطقه مقام آورده بودند صحبت کردم؛ خانمی که جلسات تجوید قرآن و تدبر در قرآن را برای ما برگزارمی‌کرد نفر دوم منطقه بود. به ایشان گفتم بیایند و در جلسات‌مان باشند و بحث تجوید و تدبر را با او پیش برویم. قبول‌کردند و آمدند و همراه شدند.

 جلسات بصیرتی‌مان با یک خانم دیگر بود، با ایشان صحبت کردم و آمدند. وقتی با آن‌ها مطرح می‌کردیم و می‌گفتیم این محل نیاز دارد تا مقداری سطح آگاهی‌اش بالاتر برود، می‌آمدند. 

دیگری مسئول حلقات تربیتی و دیگری هم مسئول جلسات معرفتی شد و هرکدام به مثابه تخصص خود، وظیفه خود را در جهت نیل به اهداف تعیین شده ی تیم انجام می‌دادند.

این تجربه متعلق به طرح «شجره طیبه» با 5 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار آسو فرجی
خانم آسو فرجی
5 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
کدخدای کوچک کوچه کدخدای کوچک کوچه 2- اقناع‌سازی
ما از همه‌ی محلات مختلف اطلاعات دقیق داشتیم و این اطلاعات را از تیم شناسایی خودمان به‌دست آورده بودیم، تیم دانش‌آمو...
انجمن اسلامی؛ شبکه‌ای از یاران قدیم انجمن اسلامی؛ شبکه‌ای از یاران قدیم 1- شناسایی
من دبیر بودم. در کلاس با بچه‌ها دوست می‌شدم و در مورد مسائل متعدد صحبت می‌کردیم. بعد که خوب با هم دوست شدیم به آن‌ه...
حضور کودکان مسجد حضور کودکان مسجد 4- عملیات
یکی از پیرمردهای مسجد با حضور کودکان در مسجد به شدت مخالف بود و همیشه نسبت به صدای کودکان اعتراض داشت طرحی که امام...
نمک پروردگان حسنی نمک پروردگان حسنی 4- عملیات
در نیمه‌ی ماه رمضان، جشن میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام را داشتیم که آن را با عنوان (نمک پروردگان حسنی) برگزار نم...
شهریار نخبگان کرمان شهریار نخبگان کرمان 4- عملیات
ما کار تربیت را از کوچه‌ پس‌ کوچه‌های محلات کم‌برخوردار کرمان و با بچه‌هایی که الگویی جز چاقوکش‌ها و موادفروش‌های م...