
از کرمانشاه تا خط مقدمِ روایت
تجربهی سرکار خانم خسروی از فعالین حلقهی میانی در شهر کرمانشاه به شرح زیر است:
سعی میکنیم با تمام فعالین فرهنگی در شهر و استانمان وجود دارند در ارتباط باشیم.در این فضای ارتباطی متوجه شدیم که در شهرمان در زمینه ایثار و شهادت خیلی کارهای به روزی انجام نمیشود و ما به یکسری افراد راوی نیاز داریم.
راهیان نور دو دسته است، یکی غرب است و یکی جنوب؛ باید همیشه برای راهیان غرب راوی را از شهرهای دیگر و یا حتی خارج از استان میآوردیم. چند دوره روایتگری برگزار شده بود که انگار کافی نبود و غنای لازم را نداشت. با این که چند استاد خیلی خوب هم در خود کرمانشاه داشتیم، اکثر اتوبوسها یا راوی همراهشان نبود یا آموزش ندیده بودند؛ مخصوصاً که اگر هم همراهشان راوی بود، نمیتوانست جوابگوی شبهات بچهها باشد. به همین خاطر به همراه خانم زینبسادات سبحانی به این فکر افتادیم که برای پاسخگویی به نیاز روایتگری، هم برای مناطق عملیاتی جنوب و هم بازیدراز، خودمان کار کنیم.
یکسری فراخوان برای ثبتنام زدیم و از تکتک کسانی که پرسلاین پر کردهبودند و فکر میکردیم مناسبترند، مصاحبه گرفتیم. مصاحبه انجام شد و دوره روایتگری برگزار شد.
برای خانمها بدین نحو است که هم روایتهای جنگ و دفاع مقدس باشد و هم روایت جبهه ی مقاومت. خانمها در جلسات خانگی و نهایتاً در اتوبوس خانمها روایت میکنند. آقایان هم فضای بازتری دارند و هر جا که لازم بود روایتگری دارند.
چند ماهی است که کار شروع شده و پیشرفت دارد، ما از بچهها کارخواست میخواهیم و هر جا هم که از ما راوی بخواهند معرفی میکنیم. مثلاً یکی از بچههایمان با سازمان اردویی هماهنگ شد و در ماه رمضان ۱۰ روزه به منطقه جنوب رفت و ایشان هم روایتگرشان بودند و هم برگزارکننده.
