تدوین سند
4- عملیات

تدوین سند

آقای غلامی از فعالین حلقه‌ی میانی در توضیح فعالیت‌های خود در شاخه‌ی «عملیات» این‌گونه بیان می‌کنند:

ما در نظر داشتیم برنامه‌ای مدون و یک نقشه پیشرفت جامع بنویسیم و افقی بیست ساله را برای روستا تدوین نماییم‌. همچنین می‌خواستیم مردم روستا را درگیر و مشارکت‌شان را جلب کنیم، مردمی که پیش از این، از آنها در حل مسائل حتی نظرخواهی هم نمی‌شد و عادت به همکاری نداشتند. 

به همین علت سند پیشرفت را به‌گونه‌ای طرح‌ریزی کردیم که از پایین به بالا نگاشته شود و نظرات مردم را نیز در آن گنجاندیم. در این سند، خود اهالی روستا می‌توانستند بگویند که مسئله‌هایشان چیست و چه راه‌کارهایی برای حل آنها وجود دارد؛ چرا که وقتی مردم خودشان مسائل و راه‌حل‌ها را بیان می‌کنند، هم در دفاع از آن و هم در اجرای آن، سخت‌کوش خواهند بود. هم‌چنین وقتی خودشان در بطن ماجرا باشند، راه‌حل‌های بهتر، کاربردی‌تر و متناسب با توانمندی خودشان‌ ارائه می‌دهند. 
 ما پیشنهاد دادیم تا تمام اهالی در تدوین سند پیشرفت، نظر بدهند. از آن‌ها خواستیم درمورد موضاعاتی که متناسب با جوامع محلی هستند، نظرات و مسائل خود را بنویسند. سپس از میان کسانی که داوطلب همکاری شده بودند، هرکس را برای مطالعه و بررسی ظرفیت‌های موجود و روش‌های استفاده از این ظرفیت‌ها و رفع موانع، در زمینه تخصصی خودش مامور کردیم.

برای مثال کسی که لیسانس کشاورزی داشت را برای بررسی ظرفیت‌های کشاورزی منطقه فرستادیم. در حوزه‌هایی مثل دام یا مراتع، افرادی به ما کمک کردند که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند. برای مثال، چوپان روستا می‌گفت اگر مراتع را به خودم بسپارید، از آن نگه‌داری و پوشش گیاهی آن را تقویت می‌کنم. ما از این ظرفیت‌ها و پیشنهادات استفاده کردیم. به‌طور کلی افراد را در کارگروه‌های مختلف باشگاه مامور کردیم تا به صورت تخصصی روی مسائل کار کنند. 

ما همچنین از تمامی دانش‌آموزان دبیرستانی روستا خواستیم تا مقاله‌ای با موضوع توسعه روستا بنویسند و در آن نکاتی که درخصوص توسعه روستا، ظرفیت‌های روستا و مسائل و مشکلات آن به نظرشان می‌رسد را عنوان کنند که از این مقالات نیز در تدوین سند استفاده کردیم. 

به‌همین ترتیب، در سال ۹۱ با مشارکت خود مردم سندی آماده کردیم که متن آن بسیار ساده و روان نوشته شده‌بود و در نگارش آن از کلمات سنگین و ثقیل استفاده نکردیم تا برای همه قابل فهم باشد. درحدی که وقتی برای پیرمردهای روستا هم خوانده می‌شد، آنها متوجه می‌شدند.

پس از تدوین سند، افراد هر کارگروه در حوزه‌ی تخصصی خودشان طرح‌ها و برنامه‌هایی که داده بودند را تا مرحاه‌ی اجرا پیگیری می‌کردند و علاوه بر آن اهالی روستا نیز در اجرای طرح مشارکت فعال داشتند. 

این تجربه متعلق به طرح «زیبای کوچک» با 5 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار حسن غلامی
آقای حسن غلامی
26 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
شناسایی پلاک به پلاک شناسایی پلاک به پلاک 1- شناسایی
ما در محله‌ی خود برای شناسایی ظرفیت‌ها و نیروهای مستعد پلاک به پلاک پیش رفتیم تا آنها را در جهت خدمت به خود مردم فع...
تو چرا نه؟ تو چرا نه؟ 2- اقناع‌سازی
بعضا با افرادی مرتبط می‌شویم که خود مجموعه‌دار هستند و در عرصه میدان‌داری ید طولایی دارند. وقتی افراد را شناسایی می...
تجملات یا آبادانی تجملات یا آبادانی 2- اقناع‌سازی
حل بسیاری از مشکلات اجتماعی منوط به حذف برخی هزینه‌های اضافه‌ای بود که صرف تجملات می‌شد. فرهنگ‌ها و رسومی که ضرورتی...
کلامی والا، تضمین حرف ما کلامی والا، تضمین حرف ما 2- اقناع‌سازی
پس از راه‌اندازی باشگاه کشاورزان جوان، وقتی برای کار یا موضوعی به ادارات مراجعه می‌کردیم، یکی از مشکلات ما عدم آشنا...
روحانی روستا روحانی روستا 2- اقناع‌سازی
من عالم دینی و مجتهد نیستم و خیلی توان دخالت در امورات مذهبی را ندارم؛ لکن این موضوع را درک می‌کردم که برخی از اعما...