
تخصص تو، مسئولیت تو
سرکار خانم کاظمی از فعالین حلقهی میانی در توضیح فعالیتهای خود در شاخهی «تیمسازی» اینگونه بیان میکنند:
در آن اوضاع سخت سیل لرستان، فقط میشد کارها را تیمی پیش برد. در آن سرما و اوضاع سیلزده هر کس چیزی میآورد و مایحتاج را تأمین میکرد. تقسیم وظایف طبق توانایی اشخاص صورت میگرفت؛ مثلا آقای پورکرمی، جمع آوری کمکهای نقدی و غیرنقدیاش خیلی عالی است، جمع آوری کمکها را به ایشان سپردیم. به یک نفر میگفتیم فلان قسمت را پوشش بده و بعد جمع بندی میکردیم. مثلاً یکی تدارکات را انجام میداد، نظم برنامه و برنامهریزی بر عهده کس دیگری بود. من هم بیشتر، افراد را دور هم جمع میکردم. یکی میگفت میتوانم برای تهیه بسته غذایی بروم و در فلان منطقه تحقیق کنم. کار تزئین یکی از خواهران خیلی عالی است، در مراسم کار تزئین را به ایشان میدهیم. مثلاً میدانیم یکی از آقایان راننده است، رانندگی و سر زدن به روستاها با ایشان خواهد بود. سعی کردیم به هرکسی در حد توانش کاری بدهیم. هرکس مسئولیت یک شاخه را به عهده میگرفت و برای خودش زیرمجموعه داشت و کارها در نهایت امر در تیم جمعبندی میشد.
