از برکت قرآن
2- اقناع‌سازی

از برکت قرآن

آقای رحمانی از فعالین حلقه‌ی میانی در جهت اقناع‌سازی افراد برای فعالیت در حوزه‌ی قرآن از تکنیک «ایجاد عملیات‌های آزمایشی و نمونه اولیه» استفاده کرده و بیان می‌کنند:

برای ترغیب مربیان و علاقمندان قرآن در جهت گسترش فعالیت‌های قرآنی با آنها صحبت می‌کردم  و می‌گفتم ما نباید محدود به روستای خودمان شویم بلکه باید ریشه بزنیم و کل شهرستان را پوشش دهیم. 

 اما اینکه صرفا  از دیگران بخواهیم که بیایید و کار قرآنی انجام بدهید، نه! ما کنش­‌های اجتماعی دیگری  داشتیم. به واسطه‌ی همین کلاس‌ها و جلسات قرآنی و تجمع قلوبی که شکل گرفته بود فعالیت‌هایی از جنس قرآن هم راه‌اندازی شد. برای مثال گروه‌های جهادی، گروه خیرین جهت معیشت محرومین و نیازمندان شکل گرفت. این فعالیت‌ها باعث می‌شد، مردم کار را لمس کنند و ما را از خودشان بدانند و در برپایی فعالیت‌ها و جلسات قرآنی بیشتر همراهی کنند.

علاوه بر آن جلسات، کلاس‌های قرآن و به موازات آن کارهای خیریه از طریق فضای رسانه منتشر می‌شد و شفاف در اختیار مردم قرار می‌گرفت. آنها نیز پس از دیدن کارهای انجام شده، بیشتر علاقه‌مند و مشتاق به فعالیت در مجموعه می‌شدند. به این ترتیب روز به روز افراد بیشتری مراجعه می‌کردند و خواستار برپایی این فعالیت‌ها در محلات خود می‌شدند.

این تجربه متعلق به طرح «قاف (قرآن، آرامش، فلارد)» با 9 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار مجید رحمانی
آقای مجید رحمانی
9 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
قرآن فراتر از مرزها قرآن فراتر از مرزها 4- عملیات
تمام زندگی من با قرآن عجین شده ‌است و تلاش می‌کنم از هر مکان و فرصتی برای گسترش و معرفی این نور الهی استفاده کنم. م...
کشف ظرفیت‌های قرآنی کشف ظرفیت‌های قرآنی 1- شناسایی
ما جامعه قرآنی عصر شهرستان خودمان هستیم. خودم موسسه قرآنی دارم. گروه‌ها و کلاس‌هایی برگزار می‌کنیم تا بتوانیم افراد...
از گفت‌وگو تا اجرا از گفت‌وگو تا اجرا 2- اقناع‌سازی
ما برای گسترش جلسات خانگی قرآن با فعالان فرهنگی و قرآنی در هر روستا گفت‌وگو می‌کردیم؛ ابتدا فرمایشات رهبری در گام د...
همراهی برای قرآن همراهی برای قرآن 2- اقناع‌سازی
برای شروع طرح «هر خانه یک جلسه قرآنی» نیاز بود که اهالی روستا را با خود همراه سازیم تا در هر خانه یک جلسه قرآنی برپ...
کار با نوجوانان کار با نوجوانان 4- عملیات
سال ۷۹ که کلاس پنجم ابتدایی بودم  اذان گفتن در مسجد را شروع کردم، متاسفانه آن‌قدر در مسجد اذان گفته نشده بود که مرد...