کارسپاری دقیق
تجربهی «خانم شرفالدین» از فعالین حلقهی میانی در شهر ساری به شرح زیر است:
برای شروع اجرای طرح رضوان، ابتدا به بچههای ستاد خودمان یعنی ستاد خاتم گفتیم که هر کسی را که از بانوان فعال و دغدغهمند فرهنگی که میتواند به ما کمک کند را دعوت کنید. بیشتر هم اصرار بر این داشتیم کسانی را که خودشان میشناختند، ارتباط داشتند و به هم اعتماد داشتند دعوت کنیم نه اینکه یک فراخوان کلی دهیم و همدیگر را نشناسیم و یک عده بیایند و بخواهند حرفهای ما را بشنوند.
همه را به یک مجلس شام و عصرانه در یک ویلای خارج از شهر دعوت کردیم. وقتی همه حضور پیدا کردند طرح را به طور کامل برایشان توضیح دادیم. سوالاتی داشتند، خودشان هم چون اهل کار بودند ابهاماتی داشتند، ما آنجا کاملا طرح را توضیح دادیم، مقداری صحبتهای انگیزشی هم انجام شد که به هر حال این مائده و سفرهای است که پهن شده و هر کدام از شما هر بخشی از کار را که میتوانید بر عهده بگیرید به عهده بگیرید.
نکته مهم این بود که بخش تشکیلات روضه خانگی و کمیتههای متناسب با آن را بر حسب آسیبهایی که تشخیص داده بودیم، تدوین کرده بودیم و کاملا وظایف هر کمیته را مشخص کردیم. بر فرض مثال ما یک کمیته میزبانان داشتیم، مسئول این کمیته باید چه کارهایی انجام دهد؟ مسئول کمیته سخنرانان و مداحان باید چه کارهایی انجام دهد؟ تولید محتوا باید چه کار کند؟ اینطور نبود مسئولی که انتخاب میکنیم بعد به او بگوییم حالا بیا ببینیم چه میشود. او کاملا میدانست باید چه کار کند؟
این تقسیم وظایف و روشن بودن نقشها باعث شد در همان جلسهی ۴۰ نفره از فعالان فرهنگی، مسئولین کمیتهها مشخص شدند و ما ستاد اجرایی طرح رضوان را تشکیل دادیم. به هر کدام از این خانمها گفتیم شما که مسئول شدید ۵ نفر از کسانی که میتوانند با شما هماهنگ باشند و میتوانید با هم راحت کار کنید و به همدیگر اعتماد دارید را زیرمجموعهی خود قرار دهید و کار را شروع کنیم. خیلی برای توجیه شدن همه تلاش کردیم یعنی حتی نفر به نفر و چهره به چهره، جمعهای کوچک دو نفره، سه نفره متعدد ستاد اجرایی صورت گرفت تا کار کاملا جا بیفتد و همه دقیقا بدانند میخواهند چه کار کنند.