بیا با هم بفهمیم
خانم صفرزایی از فعالین حلقهی میانی برای اقناع و جهتدهی مورد نظر به افراد، از تکنیک «تایید و تشویق» و «طرح سوالات هدفمند مبتنی بر یک سناریو» استفاده کرده و بیان میکنند:
هر خانهی دین علاوه بر فعالیت معمول جلسهها، یعنی قرائت قرآن، تدریس مباحث مختلف و مشاوره، فعالیتهایی دیگری نیز داشت که افراد خودشان در جلسههایشان انجام میدادند و ما میخواستیم به آنها جهتدهی کنیم، به همین منظور در فضای مجازی، گروهی ایجاد کردیم تا علاوه بر اطلاعرسانی، گزارش فعالیت جلسههای خانهی دین را هم دریافت کنیم و به اشتراک بگذاریم و به مسیری که باید هدایتشان کنیم.
هدف ما گسترش فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بود. برای مثال، اگر کسی از دیگ حلیم و شلهزردش عکس میگذاشت، من التماس دعایی میگفتم و تشکر میکردم. اما اگر در روز درختکاری، کسی با چند نفر دیگر رفته بودند، نهال بکارند، آن را برجسته و تقدیر و تشکر فراوان میکردم یا اگر کسی اهالی محل را برای نظافت کوچه و خیابان جمع کرده بود، او را تشویق میکردم.
به اینصورت بقیهی افراد نبز متوجه میشدند، چه فعالیتهایی بیشتر مدنظر ماست و به آن سمت میرفتند. البته این جهتدهی خیلی کار سختی بود، زیرا هرکدام از اعضاء، خلقیات و روحیات خاصی داشتند و عادتهایی پیدا کرده بودند که با ظرافتهای اینچنینی میبایست آرام آرام گرایشهای جدید را در آنها ایجاد کرد. یک راه برای جهتدهی، همان تعریف و تمجیدی است که انجام میدادم. راه دیگر هم این بود که توپ را در زمین خودشان میانداختم؛ در گروه سوالاتی مطرح میکردم و میخواستم نظرشان را بگویند.
بهعنوان مثال، اینکه بهنظر آنها هدف از برگزاری جلسههای قرآنی خانگی چیست؟ یا برای آسیبهایی که در جلسهها هست، باید چه برنامهای انجام شود. برای جذب بیشتر چه کنیم؟ خواستهتان از ما چیست؟ مطالبهتان از مسئولین استان و شهرستان چیست؟ وقتی به این سوالات پاسخ میدهند، علاوه بر ایجاد شدن مشارکت و همدلی، با دیدگاههای متفاوتی مواجه میشوند و ما سعی میکنیم آن دیدگاه درست را به آنها عرضه کنیم. اینگونه میفهمند که باید در کدام مسیر فعالیت کنند تا آن دیدگاه، محقق شود.