پلیس‌بان محله
4- عملیات

پلیس‌بان محله

تجربه‌ی «خانم سمیه لشکری» از فعالین حلقه‌ی میانی در شهر کرمان به شرح زیر است:

از همان اوایل سکونت در منطقه سعیدی متوجه اوضاع نامساعد خانواده‌ها و مشکلات آب و برقی که در این منطقه وجود داشت شدم. برای حل این مشکلات و پیگیری از طریق ادارات باید مردم را با خود همراه می‌کردم. به همین منظور در ابتدا برای جلب اعتماد آنان از تکیه‌ها شروع کردم، بین نماز با آنها صحبت می‌کردم و می‌گفتم شرایط بی‌آبی سخت است. اگر ما فقط بنشینیم، کسی برای ما کاری انجام نمی‌دهد خودمان باید حرکتی انجام دهیم. همین صحبت‌ها را به کسانی که در مسجد یا جلسات قرآنی هم بودند، می‌گفتم و می‌خواستم به همسایه‌ها و بقیه هم اطلاع بدهند. خانم‌ها نیز عموما با ما همراه می‌شدند. به این صورت پس از مدتی کوچه به کوچه همه مرا می‌شناختند.
در حین پیگیری مشکلات آب و برق از ادارات با استفاده از کمک‌های مردمی، کارهای کوچکی مثل آسفالت کردن خیابان هم برای آبادانی محله انجام دادیم. مردم که نتیجه‌ی فعالیت ما را می‌دیدند، بیش از پیش به ما اعتماد می‌کردند و همین باعث می‌شد برای فعالیت‌های دیگر بیشتر همراهی کنند.
پیگیری مشکلات محله و ارتباط با ادارات کار پرمشقتی بود که به تنهایی فرصت انجام همه آنها را نداشتم به همین علت با پیشنهاد حاج آقا حسین آبادی که گفتند از هر کوچه یک نماینده انتخاب کنید، از هر کوچه کسی که بیشترین دغدغه همکاری را داشت و همیشه حاضر بود به عنوان پلیس‌بان کوچه انتخاب کردم که رابط بین من و اهالی کوچه خودش باشد.

در محل ۱۳ کوچه و ۱۳ پلیس‌بان داریم. پلیس‌بان‌ها جز قدیمی‌ترین ساکنین کوچه بودند. شخصی خوش برخورد، خوش اخلاق که همه به او اعتماد داشتند و او را به عنوان شهردار کوچه پذیرفته بودند چون قبل از آن برای کوچه فعالیت‌هایی نظیر نصب لامپ و جمع‌آوری زباله و امثال اینها انجام داده بود. مسئولیت این پلیس‌بان پس از انتخاب، ارتباط با اهالی کوچه خود در رابطه با موضوعی بود که من از او می‌خواستم. معمولا سعی می‌کردم که اطلاع‌رسانی‌ها را به وسیله آن پلیس‌بان انجام بدهم یا در هنگام جمع‌آوری مدارک اهالی برای ادارات از آنها کمک می‌گرفتم.

با پیگیری‌های مستمر از ادارات و همراهی پلیس‌بان‌ها در محلات برای جمع‌آوری اطلاعات و... مشکل آب محله حل شد. پس از آن پلیس‌بان‌ها و حتی مردم عادی محله نسبت به موضوعات محله‌ی خود دغدغه‌مند شده بودند و به راحتی از کنار مسائلی که در اطرافشان اتفاق‌ می‌افتاد نمی‌گذشتند. برای مثال اگر معتاد، کارتن‌خواب یا زباله‌گردی در محله می‌دیدند به پلیس‌بان یا خودم گزارش می‌دادند و ما نیز سعی می‌کردیم در مورد این اشخاص تحقیق و به روش‌های مختلف به آنها کمک کنیم.

پلیس‌بان‌ها کاملا با هم هماهنگ بودند و امورات و مشکلات محله‌ی خود را پیگیری می‌کردند، مثلا به‌خاطر وضعیت نامناسب دفع‌زباله‌ها شروع به فرهنگ‌سازی میان مردم در تکیه‌ها و مساجد کردند تا فرهنگ صحیح جمع‌آوری و دفع زباله ایجاد کردند.

در ادامه و با حضور حاج‌آقا حسین‌آبادی، ایشان سعی کردند با پیاده‌سازی طرح محله‌ی مهربانی  بچه‌هایی که درمناطق مختلف با زیر مجموعه‌های خود به صورت جزیره‌ای کار می‌کردند را دور هم جمع کند تا با هم‌افزایی فعالیت‌ها گسترش یابد. قدم اول شناسایی بود که من از قبل این کار را انجام داده بودم و با به توصیه‌ی حاج‌آقا شروع به کمک به بقیه مناطق کمک کردم.

ما الان ما ۱۰ منطقه در بافت جدید و ۱۰ منطقه در بافت قدیم داریم. هر منطقه یک سرپرست دارد و سرپرست‌ها همه، خانم هستند. آقایان در گروه پشتیبانی قرار 
دارند. هر سرپرستی موظف است در خیابان محل سکونت خودش که شناخت بهتری از آن دارد، زیرمجموعه‌هایش را گسترش بدهد. ما از همان ابتدا سرپرستان و رابطین را طوری آموزش دادیم که کاملا مستقل عمل کنند و به بالادستی‌ها وابسته نباشند. در واقع همه پیگیری‌ها را خودشان انجام دهند و نتیجه را به مرکز مهربانی گزارش کنند. الان همگی با هم همدل شده‌اند و تمرکز حواس دارند. که این مسئله خیلی از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را کاهش داده است.

مثلا پلیس‌بان خودش به یک حدی رسیده که می‌داند، فلان خانه یا مستأجر آمده داخلش آن خانم سرپرست خانوار هست و شغلی ندارد. این را معرفی می‌کند به جایی که می‌تواند خیاطی بکند و خودش پیگیرش می‌شود و بدون اینکه متکی به ما باشد. بعد به من می‌گوید که این کار را کردم. خودش پیش می‌برد. پشتیبانی‌اش می‌کند و نتیجه‌ی کار را به مرکز یا به محله‌ی مهربان اطلاع می‌دهد. ما سعی کردیم این‌ها روی پای خودشان بایستند که خودشان دغدغه‌ی کوچه‌شان را داشته باشند. 

به این ترتیب حضور و مشارکت مردم و همچنین دغدغه‌مند شدن آنها نسبت به مسائل و مشکلات محله خود باعث شده در محل تغییرات زیادی به وجود بیاید از روشنایی محله‌ها در شب گرفته تا برگزاری برنامه‌های مناسبتی در کوچه‌ها و فعالیت‌های بسیار دیگری که همه باعث پویایی و نشاط محله شده‌است.

این تجربه متعلق به طرح «پلیس‌بان محله» با 7 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار سمیه لشکری
خانم سمیه لشکری
7 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
سازه اجتماعی در روستا سازه اجتماعی در روستا 2- اقناع‌سازی
من و چند نفر دیگر از دوستان، چندباری برای پیگیری مسائل روستا به ادارات شهرستان مراجعه کرده بودیم اما هربار با این پ...
تولید ماسک تولید ماسک 4- عملیات
در چند سالی که از شروع فعالیت‌هایمان در بیت‌الزهرا می‌گذرد، به اقتضای شرایط و یا متناسب با توانی که داشته‌ایم، بعضی...
حاشیه شهر حاشیه شهر 1- شناسایی
ما به حاشیه شهر کرمان رفت و آمد می کردیم و نیازمندان را شناسایی کرده بودیم و لیستشان را داشتیم. لذا شروع کردیم به ا...
وفاق و همدلی وفاق و همدلی 2- اقناع‌سازی
تا پیش از شروع به کار ما، دو دستگی در روستا وجود داشت و این اختلاف‌ها هیئت، جشن و عروسی و نزاع‌های سیاسی را شامل می...
گفت‌وگو با اهالی گفت‌وگو با اهالی 2- اقناع‌سازی
ما برای محرومیت‌زدایی و ایجاد اشتغال برای خانم‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست در محله پنجشیر زیرساخت‌هایی را بوجود آوردیم...