از من به تو رسیدن
1- شناسایی

از من به تو رسیدن

خانم صفرزایی از فعالین حلقه‌ی میانی برای شناسایی جلسه‌گردان‌های مختلف از تکنیک «گلوله‌برفی» استفاده کرده و این‌گونه بیان می‌کنند:

در خصوص طرح خانه‌های دین و زندگی، ما هیچ‌گونه تبلیغی نداشتیم و ماجرای فعالیت ما صرفا به‌صورت دهان به دهان چرخید و جلسه‌های مختلف برای عضویت به ما تقاضا می‌دادند. آنها را در شورایی مورد بررسی و گزینش قرار می‌دادیم. اعضای این شورای گزینشی شامل من، خانم انصاریان و خانم تنها می‌شد. شورایی که بانک اطلاعاتی مجموعه را تکمیل می‌کرد و با متقاضیان در ارتباط بود.

من به خانم تنها، شیوه گزینش ابتدایی را یاد داده بودم. وقتی کسی تماس می‌گرفت و درخواست عضویت در ستاد مردمی خانه‌های دین و زندگی را می‌داد، ایشان خیلی گرم با او سلام و احوال‌پرسی می‌کرد، مشخصات و آدرسش را می‌پرسید؛ اینکه چه فعالیت‌هایی انجام می‌دهند؟ با چه گروه سنی سر و کار دارند؟ چند سال است فعالیت می‌کنند؟ و مدرک تحصیلی‌شان چیست؟ در واقع بدون اینکه شخص متوجه شود، اطلاعات اولیه را از او می‌گرفتیم و بانک اطلاعاتی خود را تکمیل می‌کردیم. بعد برای سرکشی حضوری و بررسی اولیه به جلسه‌ها می‌رفتیم. بعدها برای اینکه آنها را بیمه کنیم، مشخصات فردی‌شان را هم دریافت کردیم. 

این تجربه متعلق به طرح «خانه دین و زندگی» با 12 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.
مشاهده طرح
مجری طرح:
تصویر آواتار صفرزایی
خانم صفرزایی
12 تجربه
شاید این تجربه‌ها هم به کارتان بیاید:
کشف ظرفیت‌های قرآنی کشف ظرفیت‌های قرآنی 1- شناسایی
ما جامعه قرآنی عصر شهرستان خودمان هستیم. خودم موسسه قرآنی دارم. گروه‌ها و کلاس‌هایی برگزار می‌کنیم تا بتوانیم افراد...
قاف «قرآن، آرامش فلارد» قاف «قرآن، آرامش فلارد» 4- عملیات
در حوزه فعالیت‌های قرآنی در ابتدا فقط قاری قرآن بودم، اما در ادامه با پیشنهاد دوستان تصمیم گرفتم در حوزه‌های دیگر م...
گسترش نور قرآن گسترش نور قرآن 1- شناسایی
ابتدا با مادران بچه‌هایی که به کلاس آموزش قرآن می‌آمدند صحبت کردم تا هر کدام که می‌توانند در کلاس‌های آموزش مربی شر...
منادیان ترنم وحی منادیان ترنم وحی 5- توانمندسازی
ما معتقدیم موفقیت هر مجموعه ارتباط مستقیم با اعضای آن مجموعه و تیم‌سازی موثر در جهت اهداف آن می‌باشد در همین راستا...
پتانسیل تو، مدیریت است پتانسیل تو، مدیریت است 2- اقناع‌سازی
نزد مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی رفتم، گفتم: «من تعدادی از خانم‌های جلسه‌گردان را می‌شناسم. اگر اجازه بدهید، از سال...