جلب رضایت
آقای صادقی از فعالین حلقهی میانی در راستای همراهسازی بزرگان در روستاها از تکنیک «هویتبخشی به افراد» استفاده کرده و بیان میکنند:
در کنار استفاده از ظرفیت افراد متخصص، از خود مردم هم درپیگیری پروندهها و ایجاد صلح و سازش بهره میگرفتیم؛ شیوهی کار نیز به این صورت بود که مراجعه کننده در جلسهی اول، مشکل خود را توضیح میداد. سپس محل سکونتش را میپرسیدیم تا در آنجا یک واسط یا ریش سفید پیدا نماییم که بتواند از شاکی رضایت بگیرد.
برای مثال، هر روستا یک پایگاه بسیج و هر منطقه نیز یک حوزه مقاومت روستایی دارد؛ بنابراین اگر فرد مراجعه کننده از اهالی یکی از این روستاها بود، با رابطهای خود در سپاه تماس میگرفتم و میخواستم که از مسئول پایگاه روستایی بخواهند که خودش برای جلب رضایت اقدام کند و یا یکی از ریشسفیدها یا ماموستاهای روستا را برای این کار ببرد.
بعضی از ریش سفیدها واقعا موثر بودند و حرفشان برای اهالی طایفه، روستا و یا منطقه، حجت بود و از روی خیرخواهی کمک میکردند. البته تعدادی از ریش سفیدها هم به دنبال این بودند که بهعنوان بزرگ روستا شناخته شوند. گاهی اوقات پیش میآمد که در روستایی ما را حکم قرار میدادند و از ما برای حل اختلافی کمک میگرفتند.
در این صورت، برای اینکه ریش سفید روستا، جایگاه خودش را در خطر نبیند، با او مشورت میکردیم و میگفتیم که میخواهیم از ظرفیت شما در حل این موضوع کمک بگیریم. این کار چند حُسن داشت؛ اول اینکه به ریش سفید روستا بها میدادیم تا با ما همراه شود و احساس نکند که جایگاهش در خطر افتاده است. دوم اینکه آنچه که مد نظرمان بود را از زبان ریش سفید روستا بازگو مینمودیم تا تاثیرگذار گردد. سوم نیز اینکه با این مدل برخورد، دیگر کسی به دنبال تخریب ما نبود؛ چون اگر وجهه خودمان را از دست میدادیم، نمیتوانستیم در موضوعات بعدی ورود کنیم.